اشاره
ماراتن انتخابات همزمان ریاستجمهوری دوازدهم و شوراهای پنجم با همه فراز و نشیبها به ایستگاه پایانی رسید و با تحلیلها و بازتابهای مختلفی در رسانههای داخلی و خارجی مواجه شد. مستاجر جدید ساختمان ریاست جمهوری واقع در خیابان پاستور، آقای روحانی با 23 میلیون رأی از رقیب اصلی خود آقای رئیسی که 16 میلیون رأی کسب کرد، پیشی گرفت و به کرسی ریاستجمهوری با مسئولیتی بسیار سنگین تکیه زد.
بدیهی است که با پایان انتخابات، رقابتهای انتخاباتی نیز به نقطه پایان خود رسیده و آقای روحانی رئیسجمهور همه ملت ایران خواهد بود، چه آنهایی که به ایشان رأی دادهاند و چه آنان که رقیب ایشان را ترجیح داده بودند. اما در تحلیل نتیجه انتخابات اخیر، سوالات، درسها و عبرتهایی به اذهان متبادر میشود که لازم است تمهیداتی برای پاسخ درست و دقیق به آنها فراهم شود.
1- چرا به رغم شکلگیری فضای «نه به وضع موجود»، سکانداری دولت مستقر به عنوان نماد وضع موجود تکرار شد؟
2- آیا میتوان بازماندن نامزد جبهه انقلاب از تشکیل دولت را به معنای »شکست« جمنا در انتخابات تفسیر کرد؟
3- آیا این شکست به معنای شکست سازوکار جمناست؟
4- توفیقات و اشتباهات جمنا کدامند؟
5- آیا نتیجه به دست آمده، امید به ایجاد تغییر در وضعیت موجود را از بین برد؟
6- وظیفه نیروهای انقلابی در این مقطع چیست؟
تحلیلی بر دستاوردها و عبرتهای انتخابات 96
مقدمه
انتخابات اردیبهشت 1396 از منظرهای مختلفی قابل بررسی و مطالعه است. نگاه جریان شناختی سیاسی به نحوه جبههبندیها و آرایشهای سیاسی، تحلیل روانشناختی افراد و نامزدها به ویژه در نحوه جایابی و جابجایی سیاسی آنها در گروهها و جریانهای سیاسی و اجتماعی، نحوه تبلیغات انتخاباتی، الگوی جامعه شناختی توزیع آراء و کاربست الگوهایی برای جذب به هر قیمت آرای به اصطلاح خاکستری و معیشتی تا نخبگی و ... موضوعاتی هستند که میتوانند نگاه جامعتری را به ما بدهند.اما آنچه در این مطلب دنبال میشود، بررسی تحلیلی نتیجه انتخابات با تاکید بر دستاوردها، درسها و عبرتهای انتخابات96 میباشد.
دستاوردها و نقاط مثبت انتخابات 96
اساسا، برگزاری هر انتخاباتی در نظام جمهوری اسلامی ایران به دلیل ماهیت مردمسالارانه و مردمپایه آن که مردم فرصت تعیین سرنوشت سیاسی و اجتماعی خود را پیدا می کنند، دارای اهمیت ویژهای است. اما آنچه این اهمیت را مضاعف مینماید، اقتضائات زمانی، شرایط متحول محیط پیرامونی و پیچیدگی عرصه بازیگری سیاسی در منطقه و معادلات بینالمللی است. از این منظر، این انتخابات دستاوردها و پیروزیهای کلانی برای کلیت نظام دینی و جمهوری اسلامی و مردم ایران داشته است که می توان به برخی از آنها اشاره کرد:
1- تبدیل اصل انتخابات و مشارکت حداکثری مردم به مایه عزت و حیثیت ملی؛ واقعیت آن است که انتخابات در جمهوری اسلامی، یکی از ارکان اساسی حفظ و بقای انقلاب به حساب میآید. در این راستا، آن هنگامی که انتخابات با حضور حداکثری مردم برگزار شده، اقتدار و عزت بالایی را برای کشور تولید کرده است. همچنین به فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی انتخابات همواره مایه آبرو و حیثیت ملی بوده است. از این رو، در همه شرایط و در هرگونه تحلیل و در مواجهه با وضعیتهای مختلف نباید از این نکته مهم که انتخابات با حضور حداکثری مطالبه نخست و جدی امام خامنهای(مدظله العالی) بوده، غفلت کرد. به فضل الهی با مشارکت بالای 70 درصدی امروز این موفقیت به دست آمده که حاصل رقابت پرشور و جدی نامزدها و حامیان سیاسی آن برای ایجاد انگیزه حضور مردم پای صندوقهای رای بوده که به اذعان مخالفان و بیگانگان حتی نیروهای مخالف و منتقد نظام را پای صندوقهای رای کشانده است.
همان طور که در پیام قدردانی رهبر معظم انقلاب از مشارکت چشمگیر آحاد مردم در انتخابات 29 اردیبهشت آمد، برنده واقعی این انتخابات، مردم و نظام جمهوری اسلامی است. پس از 38 سال از انقلاب که بسیاری از دشمنان، ضد انقلابها، مخالفان، منتقدان و حتی برخی تحلیلگران متعلق به جبهه خودی، در اظهارات و بیانات خود تحلیل میکردند که بین مردم و حاکمیت دینی فاصله ایجاد شده، مردم عملا با حضور بالای 73درصدی خود در پای صندوقهای انتخابات ثابت کردند که همچنان نظام اسلامی را قبول دارند و جهتگیری آن را می پسندند و اگر مشکلات و معضلاتی در زندگی و رفاه و اقتصاد آنها وجود دارد، ریشه آن را نه در جهتگیری و سیاست گذاری کلان نظام بلکه در نحوه مدیریت مدیران و عملکرد دولتها میبینند و لذا باید حساب نظام از مدیران و ضعفهای آنها جدا شود. از این منظر، مشارکت و حضور حداکثری مردم در انتخابات اخیر دستاورد بزرگی بود که هم مقبولیت و مشروعیت سیاسی نظام اسلامی را تایید میکند و هم در خنثیسازی ترتیبات امنیتی، تهدیدات نظامی و تحریمهای اقتصادی و سیاسی دشمنان و نظام سلطه نقشآفرینی مینماید.
روزنامه «واشنگتنپست» در مطلبی درباره انتخابات ریاستجمهوری ایران با اشاره به دیدگاههای حسن روحانی و ابراهیم رئیسی، دو نامزد اصلی نوشت: انتخابات ایران هیچ پیروزیای برای آمریکا نخواهد داشت. این روزنامه آمریکایی با اشاره به اینکه روحانی و رئیسی در برخی دیدگاهها، از جمله رابطه با غرب با یکدیگر اختلافاتی دارند، نوشت: با وجود این، از نظرگاه آمریکا این درست نیست که بگوییم در دوازدهمین انتخابات ایران از زمان وقوع انقلاب سال 1979، طرفی وجود دارد که ما بتوانیم به وی امیدوار باشیم. واشنگتنپست در ادامه آورد: هر دو نامزد انتخابات ایران وعده دادند که به توافق هستهای ایران پایبند خواهند ماند، ضمن اینکه هر دوی آنها موافق ادامه رویکرد کشورشان در مسائل عراق، سوریه و یمن هستند. این روزنامه در پایان تأکید کرد: وقوع تحول واقعی مطلوب آمریکا مستلزم تغییر نظام ایران است.
2- امنیت انتخابات و حفظ ثبات سیاسی؛ از راهبردهای انتخاباتی نظام سلطه این بود که انتخابات ایران به فرصتی برای ایجاد گسل های قومی، نژادی، جغرافیایی و مذهبی تبدیل شود. ظرفیتها و استعدادهای ایران در این زمینهها، این انتظار و طمع سیاسی را توجیه میکرد و لذا آنها علاوه بر این که تلاش بلیغ داشتند تا زمینههای دلسرد کردن مردم از حضور در انتخابات را فراهم نمایند، به دنبال ناامنسازی انتخابات و بیثبات کردن کشور در این ایام نیز بودند و حتی تیمهای تروریستی برای ایجاد خرابکاری هم به داخل گسیل کرده بودند که با پاسخ قاطع نیروها و سربازان گمنام امنیتی و اطلاعاتی امام زمان(عج) مواجه شدند و انتخابات ایران در محیطی آرام و کاملا امن برگزار شد.
3- پایبندی کامل به مردمسالاری دینی؛ دموکراسی در انتخابات ایران به معنای اتم کلمه رعایت شد و مردم شاهد رقابتی فشرده و کاملا دموکراتیک بودند. البته تخلفات انتخاباتی هم گزارش شد اما وجود همه اتهامات ناجوانمردانه آنچه مشهود بود، این بود که نظام اسلامی، نامزدهای بازنده انتخابات و طرفداران آنها هیچ تعصبی به خرج ندادند و ضمن پذیرش نتیجه انتخابات، در فرایندی دموکراتیک و متمدنانه پیروزی را به برنده انتخابات تبریک گفته، برای کمک به موفقیت دولت اعلام امادگی نمودند. این در حالی است که در فتنه 88 بازندگان انتخابات دوره دهم ریاستجمهوری که منصوبان دیروز جریان مدعی پیروزی امروز بودند، این روند دموکراتیک را رعایت نکرده و شیرینی پیروزی و مشارکت85 درصدی مردم در آن انتخابات را به دلیل بازی در زمینی که دشمن طراحی کرده بود به کام مردم و نظام تلخ کردند و به دشمنان کینهای انقلاب جرات عرض اندام دادند.
4- حفظ فضای امید با آرای اقلیت قدرتمند؛ اگرچه در انتخابات اخیر، نامزد جبهه ارزشی و انقلابی نتوانست به پیروزی دست یابد، اما میزان رای وی نشان داد که طرفداران خالص آن بسیار قابل توجه بوده و برای همیشه به ادعای جریانهای لیبرال که میگفتند سقف رای جبهه انقلاب 8 میلیون نفر است، پاسخ داده شد. در حالی که آقای روحانی، به عنوان رئیسجمهور مستقر، طی 4 سال گذشته همه امکانات و ظرفیتهای فراوان قوه مجریه، از جمله ظرفیتهای تبلیغاتی را در اختیار داشت و از این امکانات و ظرفیتها در بالاترین حد و اندازه ممکن بهره میگرفت اما آقای رئیسی نه فقط به هیچیک از امکانات مورد اشاره دسترسی نداشت، بلکه با انبوهی از اتهامات ناروا و یکسویه که از تریبونهای بیشمار رقیب و حتی ضد انقلاب و بیگانه شلیک میشد روبرو بود.
آقای روحانی برای تبلیغ انتخاباتی - مستقیم و غیرمستقیم - یک فرصت 4 ساله را در اختیار داشت ولی آقای رئیسی چهرهای کمتر شناخته شده بود که اندکی بیش از یک ماه، یعنی فقط 40 روز بود که به میدان رقابت آمده بود و از این 40 روز، تنها 2 هفته را به سفرهای استانی و گفتوگو با مردم اختصاص داده بود و طی همین 2 هفته توانسته بود به حدود 16 میلیون رأی دسترسی پیدا کند که در مقایسه با حدود 23 میلیون رأی آقای روحانی که طی چهار سال و با بهرهگیری از بسیاری امکانات و ظرفیتهای دولت به دست آمده بود، رقم بسیار بالا و تقریبا بیسابقهای است. با این محاسبه که نه پیچیده است و نه دشوار، به آسانی میتوان نتیجه گرفت که رأی آقای رئیسی بسیار بیشتر از آراء اعلام شده است؛ چرا که وقتی با امکانات اندک و فرصت 40 روزه توانسته است صاحب 16 میلیون رأی شود، به یقین اگر امکانات فراوان و فرصت 4 ساله آقای روحانی را در اختیار داشت، تقریبا رأی چندانی برای رقبای ایشان باقی نمیماند. در ثانی، رأی 16 میلیونی جریان انقلابی، نشان میدهد که این گفتمان همچنان در میان تودههای مردم خریدار دارد به گونهای که هر جا با مردم مواجه شده و به معرفی خود پرداختهاند، اقبال و رویکرد گسترده مردم را در پی داشته است. از این زاویه نیز میتوان گفت؛ در صورتی که جریان انقلابی با نماد کارآمدی و غیر سیاسی به میدان میآمد، به یقین تودههای عظیم بیشتری از آنان را جذب میکرد.
5- پایبندی به سازوکار جمنا؛ هر چند کاندیدای جبهه نیروهای انقلاب اسلامی موفق به کسب آراء مورد نیاز نشد، اما پیدا کردن یک ساز و کار که بر اساس آن نیروها و عناصر گروههای انقلابی توانستند مجتمع شوند، از دستاوردهای انتخابات اخیر بود. وحدت بین نیروهای وفادار و معتقد به انقلاب اسلامی صرف نظر از اینکه در انتخاباتها چه وضعیتی در انتظار آن باشد، خود دارای موضوعیت و اهمیت است.
نیروهای ارزشی با لحاظ تجارب گذشته و تشتت و افتراقی که گاهی موجبات سوء استفاده دشمنان را نیز فراهم میکرد، در این دوره به این اتحاد و وحدتی که از مردمیترین ردهها و لایههای زیرین اجتماع شکل گرفت، وفادار ماند و این پیروزی را برای خود در آینده که بازیهای سیاسی از حوزه عقلانیت و کارآمدی خارج شده و به عرصه نبرد ائتلافها و تشکلها وارد میشوند، حفظ کرد. اتحاد و یکپارچگی نیروهای انقلابی، همسوئی مثالزدنی آنان در عرصه رقابت انتخاباتی و اخلاقمداری و قانونگرایی این طیف، حکایت از آن دارد که در این اردوگاه جهش بلندی اتفاق افتاده است و باید به عنوان سرمایهای ارزشمند، نه تنها از تیرس حقد و حسدهای جریانی دور نگه داشته شود، بلکه مدام باید ضعفهای این ساخت جدید را پیدا کرد و آنها را برطرف ساخت؛چرا که تفرقه بین مجموعه وسیع نیروها و عناصر مومن انقلابی کار را بر انقلاب و نظام سختتر و فرصت را برای برخی گروهها و افراد معاند و مغرض فراهم میکند تا در فضای سیاسی کشور جولان دهند.
در اهمیت حفظ سازوکار جمنا، نگاه برهان خلفی میتواند راهگشا باشد. به عبارت دیگر، در پاسخ به این سوال که اگر جمنا نبود چه میشد؟ باید گفت اگر حرکتی از سوی جبهه انقلاب شکل نمیگرفت و اصلاح طلبها با روحانی رقابت میکردند که به حذف نیروهای ارزشی و انقلابی از چرخه رقابتها منتهی میشد. از سوی دیگر، سقف رای جبهه اصولگرایی تا قبل از شکلگیری جبهه مردمی انقلاب 8 میلیون حدس زده میشد، در حالی که رای امروز نامزد جمنا اقلیت قدرتمندی تشکیل داده که میتواند نماینده مطالبات مردمی و انقلابی باشد. این در حالی است که جبهه مردمی نیروهای انقلاب خیلی دیر به صحنه آمد و از روز اعلام رسمی حضورش در 5 دی ماه تا روز برگزاری انتخابات کمتر از 5 ماه فرصت داشت و این زمان برای تشکلی که هیچ سابقه فعالیت سیاسی نداشته و بدون هر گونه ساختار تشکیلاتی و حزبی، سازوکار انتخاباتی و بازوی رسانهای پا به میدان رقابت گذاشته، کسب همین نتیجه را باید چیزی شبیه معجره ارزیابی کرد. صرف نظر از نتیجه نهایی انتخابات، توفیقات جمنا را باید در موارد زیر خلاصه کرد:
5.1. ایجاد وحدتی بی سابقه در میان شخصیتها و گروههای درون نظام اعم از اصولگرا و غیره آن که نماد آن را می توان در تجمع مصلای تهران دید.
5.2. ایجاد اتحاد و یکصدایی در بین نیروهای انقلاب و بدنه مردمی آن به گونهای که آرای عمده این مجموعه بر روی نامزد معرفی شده متمرکز شد. این رویه در گذشته به ویژه چند انتخابات پیشین کمتر سابقه داشته است.
5.3. راه اندازی ساختار حزبی و تشکیلات فراگیر و گستردهای که بتواند به شیوهای دمکراتیک از ظرفیت نخبگی و بدنه اجتماعی خود جهت دستیابی به نامزد نهایی بهره گیرد.
5.4. ایجاد سازوکاری که بتواند برای اولین بار همه اضلاع اصولگرایی را جهت دستیابی به نامزد واحد متقاعد کند.
5.5. ارائه مدل رفتاری مبتنی بر عقلانیت و ایثارگری که بتواند در سطحی فراگیر جامعه نخبگی و هواداران خود تا پایین ترین سطوح را با هر گونه وضعیت احتمالی همراه سازد.
5.6. آماده ساختن گزینه جدیدی که بتواند ظرف مدتی کوتاه در همه مراحل از ثبت نام تا حضور در مناظره ها و میدان رقابت خود را نشان داده و مورد استقبال بی نظیر مردمی قرار گیرد.
5.7. مدیریت قاعده بازی رقابت به گونهای که تا آخرین روزها بتواند قدرت بازیگری خود را حفظ و حریف را به خطای محاسباتی وادارد.
5.8. فراهم سازی بستر لازم برای ورود مجدد و ایجاد افق روشنی که بتوان از هم اکنون تلاش های بعدی را آغاز کرد.
5.9. آماده سازی افکار عمومی برای رقابت در افق 1400 و معرفی خود به عنوان رقیبی بسیار جدی که پیروز میدان رقابت از هم اکنون می داند باید بتواند بر این حرکت فائق آید.
5.10. زمینه سازی برای آسیب شناسی حرکت مردمی و انقلابی و جلوگیری از تکرار اشتباهات گذشته که مانع موفقیت اصولگرایان در انتخابات های مجلس می شد. بویژه تشتت و دوگانگی در تنظیم لیست ها که به نظر می رسد این نقیصه را رفع و از هم اکنون وارد مراحل انتخابات مجلس یازدهم نماید.
6- نمایش اخلاقمداری، عقلانیت و قانونمداری؛ نامزد جبهه انقلاب در تمام مراحل انتخابات و تبلیغات انتخاباتی، به اذعان مردم در نظرسنجی ها، اخلاق، عقلانیت و پایبندی به قانون را به نمایش گذاشت. در حالی که دولت در چند ماه نزدیک به انتخابات توان قابل ملاحظهای را برای مقابله با رقبای انتخاباتی به صحنه آورده بود تا آنجا که با نقض صریح و آشکار قوانین موجود، هم از دایره اخلاق به لحاظ حجم سنگین تخریبهای دروغ و ناجوانمردانه خارج شدند و هم از مرز خطوط قرمز امنیتی و منافع ملی عبور کردند. در همین راستا، اصلیترین حربهای که علیه نامزدهای جریان ارزشی بکار گرفته شد، ترساندن مردم از سایه جنگ بود! دولت در اقدامی غیراخلاقی و تعجبآور که از پشتیبانی گسترده رسانههای بیگانه نیز برخوردار بود، اصرار داشت به مردم بقبولاند، اگر به آقای روحانی رأی ندهند و رقبای او به ریاستجمهوری برسند، باید در انتظار جنگ و حمله نظامی آمریکا باشند. همچنین بسیاری از وزرا، معاونان، استانداران، فرمانداران، بخشداران و رسانههای در اختیار به ستاد انتخاباتی دولت تبدیل شده بودند و اظهارات برخی وزرای دولت به هنگام رأیگیری صحنههای تاسفآوری را ایجاد کرده بود. البته روند صعودی گزارشات مردمی از رشد تخلفات سبب شد که نامزد جبهه انقلاب با رعایت قوانین کشور به مجاری قانونی از جمله شورای نگهبان شکایت نماید.