هرکس دانش اندوزد و به آن عمل نکند، خداوند روز قیامت وی را نابینا برانگیزد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ـ خطاب به ابن مسعود ـ]
مدینه العلم(سیاسی . اعتقادی . فرهنگی )
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» ولایت فقیه : درس اول : ضرورت تشکیل حکومت

تعریف های مختلفی از واژة حکومت در کتاب های علوم سیاسی ارائه شد ه است اما می توان حکومت را به طور ساده اینگونه تعریف کرد « ارگانی رسمی که بر رفتارهای اجتماعی افراد جامعه نظارت داشته، سعی می کند به رفتارهای اجتماعی مردم جهت بخشد »

در تعریف کامل تری می توان گفت « حکومت عبارت است از یک نظام  سیاسی یکپارچه با هویتی خاص که بر مبنای مردم معین در سرز مینی مشخص  تشکیل شده است و مردم تحت ادارة آن نظام سیاسی قرار گرفته اند»

ادله تشکیل حکومت:

در تمام جوامع بشری، تا آنجا که تاریخ نشان می دهد، نو عی حکومت وجو د داشته است، حکومت قبیلگی، پادشا هی، و نیز حکومت هایی از نو ع آنچه در دنیای امروز وجود دارد؛ این بدان معنا است که بشر در هر مرحله ای از علم و دانش و فرهنگ بوده ضرور ت وجود حکومت را درک می کرده و می دانسته که زندگی اجتماعی بدو ن وجو د نظم و حاکمیت قانو ن حتی یک روز هم امکا ن پذیر نیست. بر این اساس، همة مکاتب بر ضرور ت حکومت تصریح دارند. تنها مکتب « آنارشیسم »1 منکر تشکیل حکومت است. آنارشیست ها معتقدند بشر با رعایت اصول اخلاقی می تواند بدون نیاز به حکومت به زندگی خود ادامه دهد.

دیگر مکا تب بر این باورند که در هر جامعه افرادی هستند که بر اصو ل اخلاقی ملتزم نیستند و اگر قدرتی آنان را مهار نکند زندگی اجتماعی را به هرج و مرج می کشانند. 2 در این درس، ادلة ضرورت تشکیل حکومت را بیان می کنیم.

1. دلائل عقلی

دلیل عقلی ضرورت حکومت از سه مقدمه شکل می یابد:

- انسان موجودی است که به طور اضطرار باید در اجتماع زندگی کند؛

- انسان موجودی منفعت طلب و زیادی خواه است؛

- انسا ن ها، با توجه به صفت زیاده خواهی، گاهی به حقوق یکدیگر تجاوزمی کنند؛

نتیجه آنکه وجود حکومت ضروری و لازم است.با توجه به مقدمات سه گانه، می توان گفت: انسان موجو دی اجتما عی و مدنی است و در ادا مة حیات خود ناگزیر است در اجتماع زند گی کند و با افراد متفاوت ارتباط داشته باشد. بشر تنها در سایة یک زندگى اجتماعى و تشکیلات منسجم سیاسى که در آن حقوق انسان ها محترم شمرده شود مى تواند به حیات خود ادامه دهد. در غیر این صورت ، زندگى بشر شکل انسانى و معقولى نخواهد داشت بلکه هرج و مرج، توحش، حق کش ى و نابرابر ى بر آن حاکم خواهد شد. به بیانی دیگر، اگر انسان به حال خود رها شود، موجو دی زیاده خواه و طغیانگر خواهد بو د. به همین سبب، اجتماع بشری نیازمند نهاد یا تشکیلاتی است که به روابط اجتما عی مردم سر و سامان بخشد. بدین تر تیب، برای کنترل میل ها و خواسته هاى متعارض و متفاوت انسان ها با یکدیگر که موجب خودخواهى و زیاده طلبى و سایر خواسته های نفسانى و موجب تعرض و تجاوز به جان، مال، ناموس و حیثیت دیگران می شود و جهت به نظم درآوردن روابط اجتماعى آنها، تشکیل حکومت و دولت اجتناب ناپذیر است.

وجود حکومت براى برقراری و کنترل روابط اجتما عی انسا ن ها تا بدان اندازه اهمیت دارد که عقل وجود حکومت هر چند دیکتاتور و جائر را بهتر از نبود آن مى داند، زیرا جامعه بدون حکومت دچار بحران، هر ج و مرج ، قتل و غارت و بى قانونى خواهد شد. در چنین جامعه اى، نه تنها حقوق و آزادی ها ى مردم رعایت نمى شو د بلکه جان ، ما ل و نامو س انسا ن دستخو ش امیا ل متجاوزان و یاغیان خواهد شد و آرامش و امنیت اجتماعى، روحى و روانى ازجامعه بشری رخت بر می بندد و، در نتیجه، توان استفاده از استعدادهاى خود و نعمت هاى بى شمار خداوند را نخواهد داشت. 1

بر این اساس، حکومت برای بشر یک امر ضرو ری عقلی است؛ بدیهی است که حکومت تنظیم کنندة امور فرد و اجتماع، و اجراکنندة حدو د و حقوق، و تأمین کنندة عزت و استقلال جامعه، و سبب توسعه و تکامل علو م و فنو ن بشری است. افزون بر این، در صورت نبودن تشکیلات حکومت در هر جامعه ای، تفرقه و اعمال سلیقه های شخصی در آن جامعه نمایان می شود و جامعه هیچ نوع نظم و انسجامی را به خود نخواهد گرفت. حکومت می تواند، با ایجاد وحدت ر ویه، مردم را از تفرقه و تشتت نجات دهد. در نتیجه، هیچ ابرقدرتی توان تعرض به چنین جامعه ای را نخواهد داشت.

2. دلیل نقلی:

ضرورت تشکیل حکومت در هر جامعه ای یک اصل مسلّم و اجتنا ب ناپذیر است، اصلی که در روایات اسلامی نیز به ضرورت و اهمیت آن سفارش شده است. اینک، به مواردی از این روایات اشاره می شود.

در بارة ضرورت تشکیل حکومت می فرماید

1.أَنَّالخَلقَلَمّاوُقِفُواعَلَىحَدِّمَحدُودٍ،وَأُمِرُوا اَنَلایَتَعَدُّوا  تِلکَالحُدُودِلِمافِیهِمِنفَسادِهِمَلمیَکُن یَثبِتُذَلِکوَلایَقُومإلّابِأَنیَجعَلَعَلَیهِمفِیها اَمِیناًیَأَْخُذُهُمبِالوَقتِعِندَ ماأُبِیح َ لَهُم وَیَمنَعُهُم مِن التَّعَدّىعَلىما حَظَرَ عَلَیهِم لِاَ نَّهُلَولَم یَکُن ذَلِکَلَکانَأَحَدٌلَایَترُکُ لَذَّت?ّوَمَنفَعَتهًلِفَسادَِغَیرِهَِفجَعِلَعَلَیهِمقَیِّمٌیَمنَعُهُممِنالفَسادِوَیُقِیمُفِیهِمالحُدوُدُ والاَحکام  ترجمه:   [ الحیاه احمدآرام،ج2،ص624 [    

چون آفریدگان بر حد محدودى قرار گرفته و فرمان یافته اند که از این حد درنگذرند تا کارشان تباه نشود، این کار جز به آن میسر نمى شود که برایشان امینى بگمارند تا آنان را از تجاوز از حد و درآمدن به ناحیه اى که براى ایشان ایجاد خطر مى کند باز دارد، چه اگر چنین نمى بود، هیچ کس لذت جویى و سودمندى خود را بر ای جلوگیرى از تباه شدن دیگرانفرو نمى گذاشت، پس، براى مردمان سرپرستى قرار داده شد تا از فساد و تباهى بازشان دارد، و حدود و احکام را در میان ایشان اقامه کند

اگر چنین نباشد، یعنی امینی بر مردم گماشته نشو د که آنها را از تعدى و تجاوز حدود جلوگیرى کند، هیچ کس لذّت و منفعت خود را، هرچند منجر به ضرر و زیان دیگرى شود، ترک نخواهد کرد. پس ، براى آنها قیّمى قرار داده شد تا اینکه آنها را از فساد منع کند و حدود و احکام را بر آنها جارى کند. این یکى از علّت هاى وجود حکومت است که در این خبر بدان اشاره شده است.

2. خوارج بر اصل ضرورت حکومت اشکال می گرفتند و امام علی پاسخشان می فرمود:

کَلِمَ? الحَقٍّ یُرادُ بِهَا باطِلٌ . نَعَم اَِنَّهُ لا حُکمَ اِلاّ لِلّهِ هئولاء یَقوُلوُنَ : لا إمرَهَ إِلاّ للهِ . وَإِنَّهُ لا بُدَّ لِلنّاسِ مِن أَمیرٍ بَرٍّ أَو فاجِرٍ یَعمَلُ فی إِمرَتِهِ المُومِنُ  [ نهج البلاغه خطبه 40 ]

این یک سخن حق است که از آن باطل اراده شده است . بله حکمی نیست جز از آن خدا . ولی آنان (خوارج) مى گویند: نباید حکومت و فرمانروایى باشد، در حالى که مردم ناچار از داشتن حاکم و حکومت هستند، نیکوکار باشد یا بدکردار ، که در سایة آن مؤمنان به کار خویش پردازند و کافران از زندگى برخوردارشوند.

3 . ونیز آن حضرت در جائی دیگر فرمودند : 

والٍ ظَلوُمُ غَشوُمٌ خَیرٌ مِن فِتنَهٌ  تَدوُمُ       [غررالحکمودررالکلم،عبدالواحدتمیمیآمدی،ترجمهرسولیمحلاتی،ج6،ص236]

حاکم ظالمى که بر مردم حکومت کند از آشوب مداوم بهتر است.

پرسشهای درس اول

1. حکومت را تعریف کنید.

2. ادلة ضرورت حکومت را نام ببرید.

3. ضرورت اجتماعی وجود حکومت را توضیح دهید.

4. حکومت چه نقشی در ایجاد وحدت در جامعه دارد؟

5. روایات اسلامی چه تأکیدی بر اصل وجود حکومت دارند؟ 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد مهدی ممشلی ( یکشنبه 93/4/29 :: ساعت 5:7 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

انسان .
انسان موجودی است که:
انسان موجودی است که :
الهم .
انا قتیل العبرات « شاید این باشد که امام علیه السلام بفرمایندکه
قتیل العبره :
حقیقت عبودیت:
حقیقت عبودیت را باید در کنیه ی امام حسین علیه السلام جستجو کرد.
فرق عشق و هوس ( در امر ازدواج )
ویژگی های عرفان امام خمینی قدس سره،:
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 45
>> بازدید دیروز: 24
>> مجموع بازدیدها: 29860
» درباره من

مدینه العلم(سیاسی . اعتقادی . فرهنگی )

» پیوندهای روزانه

سیاسی فرهنگی [1]
[آرشیو(1)]

» آرشیو مطالب
فروردین 91
اردیبهشت 91
بهمن 92
اردیبهشت 93
تیر 93
شهریور 93
بهمن 93
اسفند 93
آذر 94
دی 94
مهر 95
تیر 96
مرداد 96
آذر 96
تیر 97
خرداد 98

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» طراح قالب