جمهوری اسلامی ایران در زمان کنونی مهمترین دشمن ایدئولوژیک غرب و به خصوص آمریکا محسوب می شود. از آن روست که از بدو انقلاب اسلامی در فازهای متعدد برای نابودی آن از سوی آمریکا هزینه شده است. آگاهی از این برنامه ها برابر است با آگاهی از دشمنی های دشمن. موضوع هسته ای ایران در سال های اخیر به خط مقدم نبرد نرم ایران و غرب تبدیل شده است .
اهمیت مسأله زمانی هویدا می شود که بدانیم آمریکا در مواجهه با شوروی درطول جنگ سرد، از سال 1945 تا1990، بمدت45 سال،تنها سه دکترین عملیاتی در دستور کار داشت: دکترین «تلافی بزرگ»، «واکنش منعطف» و «انهدام حتمی متقابل» (ضد نیرو). اما بر روی ایران در 10 سال اخیر از 11 سپتامبر 2001 تا 2011، حدود 11 دکترین و استراتژی آزمایش کرده است. پس آمریکا در برابر ابرقدرتی مثل شوروی، بطور متوسط هر پانزده سال؛ یک دکترین!! و در برابر ایران تقریباً هر سال؛ یک دکترین!! به اجرا گذاشته و البته در همه آنها، کمابیش شکست خورده و ناموفق بوده است.
یازده استراتژی: از سال 2001، به ترتیب «هویج و چماق» (2002)- پلیس خوب، پلیس بد (2003)- مکانیسم ماشه (2004)- شوک و بهت (2005)- چیکن استراتژی (2005)- استراتژی قورباغه (2006)- آنفلانزای نیویورکی (2007)- استراتژی دایم پارادایم (2008)- هویج سمی (2008)- آژاکس 2 (2009)- مده آ (2010).
این نکته اثبات می کند که حل و فصل موضوع هسته ای ایران برای غرب، پیچیده تر، پرهزینه تر و طاقت فرساتر از فروپاشی شوروی شده است.
غرب دائماً در حال تغییر تاکتیک و استراتژی است و جواب استراتژی را باید با استراتژی داد و به استراتژی دشمن حمله کرد. در این نوشتار به شکلی گذرا بر راهبردهای اتخاذ شده جهان غرب علیه جمهوری اسلامی ایران مروری خواهیم داشت.