چرا رهبری معتقدند نباید پای آمریکا درایران باز شود؟ و چرا معظم له می گویند من به آمریکا اعتماد ندارم؟ ویا می فرمایند من به مذاکرات خوشبین نیستم؟ و آمریکا اهل دبه در آوردن و از پشت خنجر زدن است؟
چرا ایشان تلاش امریکایی ها برای مذاکره با ایران را بهانه ای برای نفوذ و تحمیل خواسته های کاخ سفید خواندند و تأکید کردند: ما فقط در قضیه هسته ای آنهم به دلایل مشخص و اعلام شده اجازه مذاکره دادیم که بحمدالله مذاکره کنندگان نیز در این عرصه خوب ظاهر شدند اما در زمینه های دیگر با امریکا مذاکره ای نمی کنیم .
چراحضرت آیت الله خامنه ای افزودند: البته ما با همه کشورها به جز شیطان بزرگ در سطوح مختلف «دولتی، اقوام و ادیان»، اهل مذاکره و تفاهم هستیم .”و چرا فرمودنددین و انقلابی گری به کنار، وفاداری به مصالح کشور و عقل چه می شود؟ کدام عقل و وجدان اجازه می دهد ما جنایتکاری مانند آمریکا را بزک کنیم و دوست و مورد اعتماد جلوه دهیم؟ “
دلایل لزوم عدم ارتباط با آمریکا عبارتند از:
1-قرآن کتاب هدایت
2 – تقوا شرط هدایت
3- انقلاب اسلامی؛ نهی بزرگ به زندگی بیهدف
4 - تقابل مبنایی که بین انقلاب اسلامی و آمریکا
5- آمریکا در تلاش برای نفوذ فرهنگی
6- غرب و بخصوص آمریکا قابل اعتماد نیست
7- استکبار جهانی هم یک امر موهوم نیست.
8- در حالیکه هستیم بایدمواظب دشمن باشیم
9- معنای خطّ امام«رضواناللّهتعالیعلیه»
10- قاعده نفی سبیل
11- نفوذ به بهانه دوستی پس از شکست راه های دیگر
12- وظیفه ی اصلی متفکران و نیروهای حزب الهی در این دوران
1-قرآن کتاب هدایت
وقتی قرآن تا قیام قیامت افق ادامهی حیات اسلامی را در مقابل انسان میگشاید، هرکدام از ما میتوانیم راز پیروزیها و شکستهای جهان اسلام را بر اساس آنچه وَحی الهی نشان داده، تعیین کنیم. زیرا ما مسلمانان معتقدیم هویت خود را در رسمیتِ شناختن اسلام و پیامهای وَحی الهی تعیین کنیم تا معلوم شود در بارهی چه چیزهایی باید فکر کرد و چه چیزهایی را باید مهم دانست.
2 –تقوا شرط هدایت
تقوای فطری و عملی شرط بهره مندی از هدایت قرآن کریم است: «ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقینَ»[1]
خدای تبارک و تعالی میفرماید : وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا [2]یعنی : و آنها که در راه ما (با خلوص نیت) جهاد کنند قطعا هدایتشان خواهیم کرد و خدا با نیکوکاران است.
روح زندگی با راهی که خداوند در مقابل انسان قرار داده شکل میگیرد،حقیقت او حقیقت پایداری است که تنها با راههای الهی به گشودگی و تعالی میرسد، این انسان است که باید همواره نسبت خود را در همهی عرصههای زندگی با خالق خود و با پیام خالق خود تنظیم کند، تا زندگی حقیقی ادامه یابد، وگرنه در توَهُّمیافتنِ سعادت و آرامش، همهچیز را بر هم میزند.
3-انقلاب اسلامی؛ نهی بزرگ به زندگی بیهدف
انقلاب اسلامی به بشریت ارائه شد تا با جدیّت کامل انسانها را از تمدنی رهایی دهد که عامل همهی بحرانهای امروز بشری است و زندگی زمینی را به آسمان متصل نماید.
4- تقابل مبنایی که بین انقلاب اسلامی و آمریکا
تقابل مبنایی که بین انقلاب اسلامی، به عنوان نمایندهی اسلام در این دوران، با وجه انحرافی اهل کتاب باید جایگاه خود را معلوم کنیم.قرآن در آیهی 120 سورهی بقره ما را متوجه این امر میکند آنجایی که میفرماید: «وَلَنْ تَرْضى عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لاَ النَّصارى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَ هُمْ بَعْدَ الَّذی جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلا نَصیر » یهود و نصاری-که مدعی حرکت فرهنگی هر دوران میباشند- از شما راضی نمیشوند، مگر آنکه شما-از ادعای تمدنی خود و فعالیتهای فرهنگی خاص اسلام- دست بردارید و همان نوع نگاهی که به عالم و آدم دارند را بپذیرید و آن نگاه را به عنوان هدایت و رستگاری بشر قبول کنید، ای پیامبر!به آنها اعلام کن هدایت الهی تنها هدایت است نه آنچه شما با فکر خود برای بشریت طراحی کردهاید و شما مسلمانان نیز بدانید اگر بعد از آنکه به نور وحی الهی حقیقت برایتان روشن شد،امیال و هوسهای یهود و نصاری را دنبال کنید، انتظاری از ولایت الهی و نصرت و یاری او که از طریق اسلام در این تاریخ برای شما گشوده شده، نداشته باشید.
مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» در این رابطه میفرمایند:
«عمده این است که [انسان] اسیر کلیشههای تحمیلی نظام سلطهنباید بشود.یک تفکّراتی، یک مفاهیمی از سوی تبلیغات پُرحجم نظام سلطه، بهطور شبانهروزی در سرتاسر عالم دارد پراکنده میشود؛ یکی از مهمترین مسائل این است که ما باید اسیر نشویم…… ناچار ما هم بایستی همرنگ جماعت بشویم و همان را مطرح کنیم، همان را تکرار کنیم؛ نه، ما خودمان مبانی داریم، ما فکر داریم. استکبار در صدد آن است که کلیشههای مورد نظر خودش را به همهی مردم دنیا تحمیل کند؛ هم به آحاد ملّتها، هم بالخصوص به مسئولان و مؤثّران کشورها؛ یعنی دولتها، نمایندگان مجالس، تصمیمگیران، تصمیمسازان، به قول خودشان اتاقهای فکر، به همهی اینها میخواهند آن کلیشههای خودشان را تحمیل کنند و آن را وارد ذهن آنها و فضای ذهنی آنها بکنند. مایلند همه، جهان را از منظر آنها ببینند؛ مفاهیمی را که آنها بر روی آن تکیه میکنند، با همان رویکرد آنها، با همان نگاه آنها تشخیص بدهند و بشناسند. این رویکرد رویکرد سلطهطلبانه است؛با این رویکرد سلطهطلبانه مفاهیمی را یا جعل میکنند یا دستکاری میکنند و معنا میکنند و مایلند همه، طبق معنای آنها این مفاهیم را بفهمند و بهکار بگیرند و در ادبیّاتشان از آنها استفاده کنند.»[3]
5- آمریکا در تلاش برای نفوذ فرهنگی
وقتی قرآن میفرماید: یهود و نصاری در هیچحالی در مقابل شما کوتاه نمیآیند مگر آنکه شما را به رنگ خود درآورند، خداوند میخواهد به ما خبر دهد در هیچحالی از آنها برای حفظ هویت اسلامی خود احساس امنیت نکنید و بدانید آنها سعی وافر دارند فضای ذهنی شما را با زیباجلوهدادن ملاکها و کلیشههای خود، تصاحب کنند و در آن صورت است که نفوذ در بین شما بسیار آسان میشود.زیرا از منظومهی فکری خود که زلزله در دنیا ایجاد کرده است، یعنی انقلاب اسلامی و نفی ظلم و استکبار و استبداد؛ عدول کردهایم و با آویزانشدن به قدرتهای دنیا، خواهان سعادت گشتهایم و این مرگ آزادی و استقلال ما خواهد بود یعنی مرگ همهی امکاناتی که خداوند جهت تعالی ما در مقابل ما گشوده است و تنها با دستهای معجزهگرِ جوانان انقلابی و امید به آیندهی این ملت ظهور خواهد کرد.
6- غرب و بخصوص آمریکا قابل اعتماد نیست
شوپنهاور فیلسوفی که نشانهای از آغاز وَجه یأسآورِ فرهنگ مدرن است. او می گوید در عالم غربی، بنیانها فرو ریخته و سخنگفتن از بنیانها یا از سر بلاهت است و یا از سر بیتوجهی به زمانه و تکیه بر ساختههای ذهنی.
در جوهر فرهنگ و اندیشهی غربی خاصیت بیتعلقی نسبت به حقایق نهادینه شده.آیا انقلاب اسلامی که نظر به حقایق پایدار عالم دارد میتواند با چنین فکر و فرهنگی کنار آید و بدان اعتماد کند؟ و یا باید به توصیهی قرآن عمل نماید که در رابطه با چنین قومی میفرماید:
« لا یَرْقُبُونَ فی مُؤْمِنٍ إِلاًّ وَ لاذِمَّةً وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُعْتَدُون »(توبه/10) اینان(کافران)نسبت به مؤمنینِ طرف معاملهی خود هیچ پیمانی را نگه نمیدارند،
اینان انسانهای متجاوز به حقوق دیگران میباشند. و جوهر این بیتعلقی نسبت به حقایق پایدار در این تاریخ و در این روزگار تماماً در شخصیت استکباری فرهنگ غربی ظهور کرده و کسانی در این هوشیاری قرار میگیرند که نسبت به روح غربی آگاهی لازم را داشته باشند و به تعبیر مقام معظم رهبری«حفظهاللّه»: «همه بدانند دشمن میخواهد چهکار کند؛ ... با لبخند دشمن، با احیاناً یک مساعدت کوتاهمدّت دشمن ... فریب نخوریم».[4]
انسان غربی ریشهها و اصول را گم کرده و اساساً ریشه و اصولی نمیشناسد تا ما مبتنی بر آن اصول روی آنها حساب کنیم. هیچ اطمینانی به انسان غربی نیست و به جهت تقابلی که با هر امر قدسیِ جدّی دارد، هرکاری از دستش برآید بر ضد انقلاب اسلامی انجام میدهد.
7- استکبار جهانی هم یک امر موهوم نیست.
ملت ایران برای نجات خویش از سرنوشت غربی قیام کرد و معلوم است وقتی ملتی برای نجات خویش قیام کند از آیندهای دفاع میکند که ادامهی گذشتهی غربزدگی آن نیست زیرا متوجه شده فرهنگ غربی در حالیکه همهی فرهنگها را دگرگون ساخته و همهی اقوام را درگیر مسائل خود کرده، در مسیر آیندهای سختْ ظلمانی قرار گرفته و در نتیجه باید به دورانی وارد شد که آن دوران با اصول و جهتگیری دیگری شروع میشود و تقابل انقلاب اسلامی با فرهنگ غربی در این فضا شکل گرفته است و معلوم است که این یک تقابل موهوم نیست و لذا مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» در رابطه با آن میفرمایند:
«امروز البتّه دشمن، استکبار جهانی است. استکبار جهانی هم یک امر موهوم نیست؛ یک امر واقعی است و دارای مصادیق روشنی است؛ آمریکا بزرگترین مصداقش است و پشت سرِ هیئت حاکمهی آمریکا، کمپانیها و تراستها و کارتلها و سرمایهدارانِ جهانخوارِ غالباً صهیونیست هستند که در همهجا هم گستردهاند؛ مخصوص آمریکا هم نیست؛ در اروپا هم اینها بهشدّت نفوذ دارند، در بعضی جاهای دیگر هم همینجور؛ این معنای استکبار است. شیشهی عمر این استکبار با یک چنان حرکت اسلامی شکسته خواهد شد که پیدایشِ این حرکت با انقلاب اسلامی انجام گرفته، ادامهی آن با جمهوری اسلامی و تداوم حرکت جمهوری اسلامی در خطّ انقلاب تأمین شده، و آینده هم همینطور دارد پیش میرود».[5]
امریکا،سرشکستهجنگخواهدبود.
8- در حالیکه هستیم بایدمواظب دشمن باشیم
وقتی متوجه شدیم انسان غربی هیچ هویتی را برای خود نگه نداشته و انسانی است که در فضا معلق است، باید انتظار هرگونه حرکت غیر عاقلانهای را از او داشت و در این رابطه به شدت باید خود را بنا به توصیهی قرآنی مجهز و آماده کرد، تا حتی در حین نمازخواندن غافلگیر نشویم.و بنا به چنین توصیهای عدهای در حین تقابل با دشمن، به نماز ایستادند و عدهای مواظب بقیه و اسلحههای خود بودند، زیرا
«وَدَّالَّذینَ کَفَرُوا لَوْتَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَ أَمْتِعَتِکُمْ فَیَمیلُونَ عَلَیْکُمْ مَیْلَةً واحِدَةً وَلاجُناحَ عَلَیْکُمْ إِنْ کانَ بِکُمْ أَذىً مِنْ مَطَرٍ أَوْ کُنْتُمْ مَرْضى أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَکُمْ وَ خُذُوا حِذْرَکُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْکافِرینَ عَذاباً مُهیناً »(نساء/102) کفار دوست دارند که ای کاش شما از اسلحهها و امکاناتتان غافل شوید تا برقآسا و با یک حملهی سرنوشتساز به شما حمله کنند، در حالیکه اگر مواظب دشمن باشید خداوند بنا را بر این گذاشته که عذاب خوارکنندهای برای دشمنان شما آماده کند و هیبت آنها را در این زمانه فرو ریزد.
یکی از دلایلی که آمریکا دنبال حضور در ایران است این است که اولا بتواند با نزدیک شدن به ایران زمینه جاسوسی خود را فراهم نماید و بتواند از میزان قدرت ایران در زمینه های نختلف از جمله قدرت موشکی ایران اطلاع پیدا کند تا بتواند زمینه حمله به ایران را فراهم نمایند.
رهبر معظم انقلاب می فرمایند:مذاکره وسیله ایست برای نفوذ و تحمیل خواستها[6]
ایشان با هشدار درباره سیاستها و روشهای نفوذ آمریکا افزودند: شیطانی را که ملت از در بیرون کردند در صدد است از پنجره برگردد و ما نباید اجازه این کار را بدهیم.[7]
9- معنای خطّ امام«رضواناللّهتعالیعلیه»
این خطی است که توسط حضرت روح اللّه امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» در این تاریخ به صحنه آمده است و هرکس مایل است و ادعا دارد میخواهد آن خط نورانی را ادامه دهد، نباید یک لحظه از تقابل مبنایی که بین انقلاب اسلامی و فرهنگ غربی هست، غفلت کندو وظیفه دارد عالِمِ به زمانهبودن را در این فضا تجربه نماید زیرا انسان با خودآگاهی به زمانه، اصیل میشود و شرط خودآگاهی به زمانه، افقداشتن است و نه اسیر روزمرّهگیهابودن.
حضرت اقا فرمودند :اگر راه امام را گم کنیم یا فراموش کنیم یا خدای نکرده عمدا کنار بگذاریم ، ملت ایران سیلی خواهد خورد.