بازخوانی اندیشه امام خمینی(ره) در شرایط کنونی
مقدمه
مروری مختصر بر فضای فکری- فرهنگی کشور، گویای این است که اندیشههای حکیمانه امام (رحمه الله علیه) که برخاسته از مکتب نورانی اسلام و مذهب متعالی تشیع است،گره گشای بسیاری از مشکلات و چالشهایی است که هم اینک فرد فرد مردم، گروههای اجتماعی و دولت و حاکمیت با آن دست به گریبان است؛ از این رو باید اندیشه های امام راحل را در همه ایام سال مرور و بازخوانی کرد. نکته مهم دیگر آنکه خطر فراموش شدن و یا تحریف اندیشه و شخصیت امام خمینی(ره) در اذهان عمومی جامعه و حتی در میان نهادها و ساختارهای رسمی حاکمیت، وجود دارد؛ و اگر نباشد بیانات رهبر معظم انقلاب که همواره مواضع خود را مستند به مکتب امام خمینی(ره) میکنند و در مواقع متعدد فرصت های بهره گیری از کلام امام (ره) و خطرات دوری از راه امام را تذکر می دهند، آسیب تحریف و فراموشی امام(ره) معضلاتی را در موضوع اداره کشور بوجود می آورد. بنابراین همه ما مسئولیم که در این زمینه نقش موثر خود را ایفاء نمائیم. ایام رحلت حضرت امام (رحمه الله علیه) نباید تنها روزی باشد که به اندیشهها و سلوک فردی و اجتماعی ایشان می پردازیم، بلکه14 خرداد باید اوج بهره گیری از سیره فکری و عملی آن پیر سفرکرده در مناسبات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی باشد. در این متن کوشش شده است متناسب با شرایط و اقتضائات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور چارچوبی برای تحلیل و بازخوانی اندیشه امام(ره) با هدف زنده نگه داشتن یاد و نام معظمله، ارائه شود:
الف)ملاحظات تحلیلی- نظری اندیشه امام خمینی(ره) در شرایط کنونی
1- با وجود ارجاع مکرر مقام معظم رهبری به مکتب امام خمینی(ره)، بسیار ضروری است که این رویّه رهبر انقلاب به روشی عمومی در میان سخنرانان، رسانهها و نویسندگان انقلابی قرار گیرد، چرا که امروزه آنچه در حوزه عمومی کارساز است و افکار را شکل میدهد، فقط تحقیقات و مطالعات دانشگاهی نیست، بلکه رسانهها و وسایل ارتباطی جدید نیز هستند.
2- به گواه بسیاری از کارشناسان مطلع و کسانی که با اندیشهها و سیره عملی حضرت امام (رحمه الله علیه) آشنا هستند، رهبر معظم انقلاب در حوزه رهبری نظام و اداره حکومت و جامعه همان راه و سیره امام(ره) را دنبال میکنند و به عبارتی تالیتلو حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) هستند، از این جهت ضروری است که اندیشهها و رهنمودهای امام حاضر، حضرت امام خامنهای(مدظلهالعالی) در حل مسائل کشور و در جهت کمک به مسیر حرکت پیشرفت مورد توجه جدی قرار گیرد. در اینجا تاکید بر آن است که تبعیت از رهنمودهای رهبری به مثابه تبعیت از امام(ره) است و هیچ تفاوتی از لحاظ گفتمانی و فکری بین ایشان وجود ندارد.
3- یکی از دغدغهها و نگرانیهای رهبر معظم انقلاب، حضرت آیتالله خامنهای(مدظله العالی)، برداشتهای ناروا و منحرفانه از مکتب امام خمینی(ره) است. اما تفسیر نیازمند شاخصهایی است که بیانات ایشان در بیستویکمین سالروز رحلت امام راحل[1] و همچنین سخنرانی پانزدهمین سالگرد رحلت امام(ره) [2]به مبانی و شاخصهای مکتب سیاسی امام خمینی(ره) میپردازد و ضرورت دارد جهت تفسیر مکتب امام(ره) به این بیانات مراجعه کرد. رهبر معظم انقلاب در آن سخنرانیها و به مناسبت ارتحال معمار کیبر انقلاب اسلامی، مطالبی مهم را درباره اصول و مبانی مکتب امام(ره) و موضوع خطر تحریف امام(ره) بیان داشتند. در این ایام نیز مناسب است اصول و مبانی فکری امام راحل تبیین و تشریح شود. چرا که با این کار امام(ره) واقعی معرفی میشود و نقشه تحریف کنندگان امام(ره) که با مقاصد خاص صورت می گیرد، نقش بر آب می شود. در اینجا مهم ترین اصول اندیشه امام خمینی(ره) از منظر رهبر معظم انقلاب اشاره می شود:
مسئلهی تحریف شخصیت امام(ره) خطر بزرگی محسوب میشود، آن راهی که میتواند مانع از این تحریف شود، |
||
مهمترین اصول اندیشه امام خمینی رحمهالله |
||
1 |
اثبات اسلام ناب محمدی |
اسلام ناب از نظر امام(ره) بزرگوار، آن اسلام متکی به کتاب و سنت است که با فکر روشن، با آشنایی با زمان و مکان، با شیوه و متد علمی جا افتاده و تکمیل شده در حوزههای علمیه استنباط میشود و بهدست میآید. اسلام آمریکایی دوشاخه بیشتر ندارد: یکی اسلام سکولار و دیگری اسلام متحجر. |
2 |
اعتماد به وعدهی الهی و بیاعتمادی به قدرتهای مستکبر و زورگوی جهانی |
اعتماد به قدرت پروردگار موجب میشد که امام(ره) بزرگوار در مواضع انقلابی خود صریح باشد، چون اتکاء به خدا داشت. نه اینکه نمیدانست قدرتها بدشان میآید و عصبانی میشوند، میدانست؛ اما به قدرت الهی و نصرت الهی باور داشت. |
3 |
اعتقاد به اراده مردم و نیروی مردم و مخالفت با تمرکزهای دولتی |
در آن روزها، سعی میشد به خاطر یک برداشت نادرست، همهی کارهای اقتصادی کشور به دولت موکول شود، امام(ره) بارها و بارها هشدار میداد، در مسائل اقتصادی، نظامی، سازندگی کشور، تبلیغات و بالاتر از همه انتخابات کشور به مردم اعتماد داشت. |
4 |
حمایت از محرومان و مستضعفان و مخالفت با خوی کاخنشینی |
همه باید تلاش کنند که محرومان را از محرومیت بیرون بیاورند، تا آن جایی که در توان کشور است به محرومان کمک کنند، امام(ره) مکرر میگفت؛ این کوخنشینان و فقرا و محروماناند که این صحنهها را پر کردند، با وجود محرومیتها اعتراض هم نمیکنند، در میدانهای خطر هم حاضر میشوند. |
5 |
مخالفت صریح با جبههی قلدران بین المللی و مستکبران |
امام(ره) با مستکبرین سر آشتی نداشت، واژه «شیطان بزرگ» برای آمریکا، یک ابداع عجیبی از سوی امام(ره) بود، وقتی شما یک دستگاهی را، شیطان دانستید، معلوم است که باید رفتار و احساسات شما، در مقابل او چگونه باشد، امام(ره) تا روز آخر نسبت به آمریکا، همین احساس را داشت، عنوان «شیطان بزرگ» را هم به کار میبرد. |
6 |
اعتقاد به استقلال ملی و رد سلطه پذیری |
استقلال یعنی آزادی در مقیاس یک ملت. اینی که بعضی در زبان یا در شعار، دنبال آزادیهای فردی باشند، اما علیه استقلال کشور حرف بزنند، این یک تناقض است. |
7 |
تکیه بر وحدت ملی |
توجه به توطئههای تفرقهافکن، چه تفرقه بر اساس مذهب شیعه و سنی، چه تفرقه بر اساس قومیتها [از خطوط اصلی امام(ره) بود]، تفرقهافکنی یکی از سیاستهای قطعی دشمن بود و امام(ره) بزرگوار ما بر روی وحدت ملی و اتحاد آحاد ملت یک تکیه کمنظیر داشت. |
اگر راه امام(ره) را گم کنیم یا فراموش کنیم یا خدای نکرده عمداً به کنار بگذاریم، ملت ایران سیلی خواهد خورد. |
4- مطرحسازی اندیشه آموزههای مکتب امام راحل در عرصه عمومی و میان افکار عمومی جامعه، بیشتر میتواند سبب راهیابی این اندیشهها به سازوکارهای حکومت و نهادهای تصمیمساز و تصمیمگیر شود، چرا که یک حرکت عمومی از قاعده هرم سیاسی به بالا است و ضمن افزایش پیوند ملت- دولت، نسلی را بر این اساس تربیت میکند و طبیعتاً سازوکارهای حکومت را بهصورت مستدام تحت تأثیر قرار میدهد. در اینجا تاکید بر آن است که از نظر راهبردی، جمهوری اسلامی به نسلی نیاز دارد که در همه سطوح آشنا با روش و منش امام(ره) باشند، در این بین گسترش اندیشه و مکتب امام(ره) در بین عموم جامعه و نیروها و گروههای اجتماعی جامعه باعث تسری این فرهنگ به همه لایه های اجتماعی کشور اعم از مسئولین و مردم عادی خواهد شد. البته به طریق اولی آشنایی با راه امام(ره) و بکار بستن رهنمودهای امام(ره) برای مسئولان و کارگزاران نظام حائز اهمیت و تعیین کننده و سرنوشت ساز است.
5- اولویت دادن به ابعادی از مکتب امام خمینی(ره) با توجه به مقتضیات روز از آن جهت که برخی از موضوعات در شرایط کنونی کشور اهمیت و ارجحیت پیدا کرده است، در واقع چارهجویی جهت حل مسائل پیشرو مبتنی بر اندیشه متعالی ایشان است، بر این اساس در شرایط کنونی تبلیغ و ترویج استکبارستیزی حضرت امام(ره) و شجاعت ایشان در مقابل مستکبرین، توکل و اعتماد بهنفس الهی ایشان و همچنین تأکیدات معظمله بر خودباوری و تکیه به درون در کنار جذب حداکثری و دفع حداقلی در رویکرد ایشان، موضوعات مهمی هستند که باید مورد تفصیل و تبیین قرار بگیرد.
ب)ملاحظات تحلیلی- کاربردی اندیشه امام خمینی(ره) در شرایط کنونی
یکی ازمهمترین اقدامات برای زنده نگه داشتن اندیشه امام خمینی(ره)، پیدا کردن پاسخهای ایشان به مسائل و مشکلات روز است و با غور و بررسی در مکتب امام خمینی(ره)، میتوان به این پاسخها پی برد. نکته مهم ایناست که برخی از موضوعات و رویدادهایی که در شرایط کنونی اتفاق می افتد از حیث زمینه ها، موضوع و پیامدها میتواند با برخی از رخدادهایی که در زمان امام (رحمه الله علیه) شباهتهایی داشته باشد، لذا برخورد و مواجهه امام(ره) با آن رخدادها میتواند برای امروز ما راهنما و کارساز باشد:
1- امام و حفظ انقلاب و نظام
حفظ انقلاب و نظام اسلامی در مواضع کلامی و رفتار سیاسی حضرت امام فوق العاده برجسته است؛ براین اساس ایشان حفظ نظام را از اوجب واجبات می دانستند و از دیدگاه ایشان حفظ نظام واجب و اختلال امور مسلمانان مبغوض شارع است و حفظ نظام متوقف بر تشکیل حکومت است. امام در رفتار سیاسی خود نیز نشان دادند که حفظ انقلاب بر همه ملاحظات دیگر ارجحیت دارد. در قضیه عزل قائم مقام رهبری نیز با اینکه این اقدام برای امام بسیار سخت و سنگین می آمد اما ایشان خطاب به قائم مقام رهبری فرمودند از آنجا که شما این کشور و انقلاب اسلامی مردم مسلمان را پس از من به دست لیبرال ها و از کانال آنها به منافقین می سپارید صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست داده اید. ایشان در خصوص حفظ انقلاب کمترین مسامحه را حتی از نزدیک ترین افراد منسوب به خود نیز نمی پذیرفتند؛ آن بزرگوار در یکی از سخنرانیهای خود میفرمایند: « مسأله حفظ نظام جمهوری اسلامی در این عصر و با وضعی که در دنیا مشاهده میشود و با این نشانهگیریهایی که از چپ و راست و دور و نزدیک نسبت به این مولود شریف میشود از اهم واجبات عقلی و شرعی است که هیچ چیز به آن مزاحمت نمیکند و از اموری است که احتمال خلل در آن عقلاً منجز است. »( صحیفه امام، ج19،ص153، سخنرانی 63/11/22).امام بزرگوار (ره) حفظ ایران به عنوان ام القرای جهان اسلام را برای حفظ مکتب اسلام ضروری می دانستند دراین رابطه ایشان فرمودند« اگر این جمهوری اسلامی از بین برود اسلام آنچنان منزوی خواهد شد که تا آخر ابد، مگر در زمان حضور حضرت، نتواند سرش را بلند کند» (امام خمینی، ج16، صص61-62 ) و به همین دلیل بود که ایشان حفظ نظام را از اوجب واجبات می دانستند چراکه درصورت حفظ نظام فرصت لازم برای ادای واجبات ومعرفی اسلام ناب به جهان فراهم بود اما درصورت فقدان نظام ، بطور طبیعی زمینه نابودی کامل یا استحاله قطعی مکتب اسلام فراهم می گردید.
2- امام و موضوع ولایت فقیه
تئوری حکومت اسلامی و ولایت فقیه دال مرکزی گفتمان و مکتب سیاسی حضرت امام رحمه الله علیه قلمداد می شود. از این جهت این موضوع هم از جهت نظری و از حیث عملی و تحقق آن در عرصه نظام سازی بسیار مورد توجه ایشان قرار گرفته است ؛ همچنین بدون در نظر گرفتن موضوع ولایت فقیه نمی توان اندیشه و مکتب سیاسی امام را تبیین و تفسیر کرد. معمار بزرگ انقلاب اسلامی ، با درک دقیق و عمیق از شرایط حساس داخلی و خارجی ، از ابتدای نهضت اسلامی تا پایان حیات پر برکتشان ، تمام اقشار کشور را تقویت جایگاه ولایت فقیه توصیه نمودند و آنرا رمز پیروز ی بر دشمنان و خنثی کننده توطئه های آنها برشمردند.تقویت جایگاه ولایت فقیه را می توان یکی از مهم ترین اصول نظام اسلامی دانست که در کلام بزرگان انقلاب اسلامی و در راس آنها بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) جلوه گر شده است. در این زمینه امام می فرمایند«شما موافقت کنید با این ولایت فقیه. ولایت فقیه براى مسلمین یک هدیه اى است که خداى تبارک و تعالى داده است....این ولایت فقیه هست، ولایت فقیه براى شما یک هدیه الهى است».(صحیفه امام، ج10 ،ص 405 الی 407 )
همچنین امام درباره اهمیت این موضوع در نظام سیاسی اسلام و ضرورت تحقق آن می فرمایند: قضیه ولایت فقیه یک چیزى نیست که مجلس خبرگان ایجاد کرده باشد. ولایت فقیه یک چیزى است که خداى تبارک و تعالى درست کرده است. همان ولایت رسول اللَّه هست. و اینها از ولایت رسول اللَّه هم مى ترسند! شما بدانید که اگر امام زمانـ سلام اللَّه علیهـ حالا بیاید، باز این قلم ها مخالفاند با او. و آنها هم بدانند که قلمهاى آنها نمى تواند مسیر ملت ما را منحرف کند. آنها باید بفهمند اینکه ملت ما بیدار شده است، و مسائلى که شما طرح مى کنید ملت مى فهمد، متوجه مى شود، دست و پا نزنید! خودتان را به ملت ملحق کنید. بیایید در آغوش ملت. ..... ولایت فقیه، ولایت بر امور است که نگذارد این امور از مجارى خودش بیرون برود. نظارت کند بر مجلس، بر رئیس جمهور، که نبادا یک پاى خطایى بردارد. نظارت کند بر نخست وزیر که نبادا یک کار خطایى بکند. نظارت کند بر همه دستگاهها، بر ارتش، که نبادا یک کار خلافى بکند....چرا این قدر به دست و پا افتادهاید و همه تان خودتان را پریشان مى کنید بی خود؟ هر چه هم پریشان بشوید و هر چه هم بنویسید، کارى از شما نمى آید. من صلاحتان را مى بینم که دست بردارید از این حرفها و از این توطئه ها و از این غلط کاریها! برگردید به دامن همین ملت.(صحیفه امام، ج10، ص 306)
با عنایت به بیانات حضرت امام و جایگاه ولایت فقیه در مکتب سیاسی ایشان، لازم است در شرایط کنونی که از سوی دشمنان و معاندین حمله ها و هجمه ها به سمت ولایت و رهبری نظام اسلامی نشانه رفته است، این موضوع راهبردی با توجه به استنادات نقلی و استدلال های عقلی تبیین گردد.
3- امام و موضوع اعتماد به قدرت های استکباری در سیاست خارجی
یکی از موضوعات اساسی و بنیادین که در وضعیت کنونی کشور و نظام با آن مواجه است، مسئله برجام و اعتماد به آمریکایی هاست. در این زمینه لازم است اصول و مبانی رفتاری امام در حوزه سیاست و روابط خارجی تشریح و تحلیل گردد.1-عدم اتکا به قدرتهای جهانی که در سیاست نه شرقی و نه غربی امام تجلی نموده است؛2- نفی سلطه پذیری و سلطه گری؛ و 3-حفظ کیان و تمامیت ارضی کشور و رعایت مصالح بلند مدت نظام، عناصر اصلی گفتمان و رویکردهای عملی امام راحل در حوزه سیاست خارجی است. این مبانی و جهت گیری کاملا منطبق بر فضای حاکم بر روابط بین المللی است، فضایی که بر اساس رئالیسم و قدرت محوری شکل گرفته است. لذا در این در ارتباط با قدرت های بزرگ باید کاملا غیرقابل اعتماد و با قاطعیت ظاهر شد. رابطه با آمریکا نیز همواره موضوع مورد بحث سیاست خارجی ایران بوده وهست. حضرت امام خمینی (ره) آمریکا را شیطان بزرگ دانسته و معتقد بودند تا زمانی که آمریکا آدم نشود یعنی روشهای غلط و سلطه جویانه خود در برخورد با دیگران و با جمهوری اسلامی ایران تصحیح کند نمی توان با این کشور رابطه برقرار کرد.
3- امام و مسئله اول دنیای اسلام: فلسطین
یکی از مسائلی که این روزها دنیای اسلام را رنج می دهد و به فرمایش رهبر معظم انقلاب به محنت بزرگی تبدیل شد ه است، مسئله فلسطین است. یکی از شعارهای اصلی انقلاب اسلامی شعار معروف « امروز ایران، فردا فلسطین» بود و این شعار ریشه در تعالیم حضرت امام خمینی (ره) از سالها قبل از پیروزی انقلاب داشت. اوج این مبارزه سیاسی را میتوان در تعیین روز جهانی قدس مشاهده کرد این تصمیم مدبرانه و شجاعانه مسئله حمایت از مردم فلسطین را نهادینه کرد و سطح مبارزه با اسرائیل را به سراسر جهان منتقل نمود. حضرت امام متعهد بودند که مسئله جدی بودن سیاست توسعه طلبانه اسرائیل نسبت به سرزمینهای عربی و اسلامی را مکرراً یادآوری کرده وهدف غائی رژیم صهیونیستی مبنی بر سیاست از نیل تا فرات را به کشورهای مسلمان هشدار دهند. تعبیر دقیق حضرت امام که اسرائیل را غده سرطانی منطقه دانستند و تکرار این مطلب که تنها با فداکاری وپایداری و اتحاد دولت های اسلامی می توان این غده چرکین را از بین برد از فرازهای برجسته دیدگاههای امام راحل تلقی می گردد و وقوع انتفاضه و آغاز حرکت های شهادت طلبانه جوانان فلسطینی برعلیه اسرائیل ریشه در تعلیمات و دیدگاههای حضرت امام خمینی دارد. ضرورت همبستگی دولت های اسلامی برای مبارزه علیه اسرائیل و صهیونیزم یکی از مبانی اصلی سیاست خارجی امام خمینی (ره) می باشد.
4- امام و نسخه پیشرفت در اقتصاد
امام خمینی در موضوع اقتصاد به استفاده از ظرفیت های درونی باور داشتند و بر این اعتقاد بودند که درونگرایی سازنده که منجر به خودکفایی و بینیازی به کشورهای چپاولگر میشود، امری مستحسن ونیکو به شمار میآید. ایستادن مملکت اسلامی روی پای خود برای برآورده ساختن نیازهایش (امام خمینی، ج13، صص140-149)، موجب کوتاه کردن دست جهانخواران از ذخایر کشور اسلامی، رهایی از سلطه بیگانگان و ارتقای حیثیت و آبروی کشور اسلامی نزد جهانیان میشود. (امام خمینی، ج16، صص74-80) استفاده از امکانات خدادادی و دیگر برکات الهی، موجب تقویت منابع داخلی و به فعلیت رساندن ذخایر بالقوه و قابلیت بهرهبرداری آنها میشود. این مهم، علاوه بر آنکه موجب ترقی، پیشرفت و شکوفایی منابع زیر زمینی داخلی میگردد، وجهه کشوراسلامی را با خضوع نکردن در مقابل تهدیدها و نهراسیدن از محاصره اقتصادی استعمارگران چپاولگر، ارتقا میبخشد. (امام خمینی، ج11، صص221-222)لذا خودگردانی وخودبسندگی از آن لحاظ که کشور اسلامی را به پویا کردن سیاستهای زراعی و صنعتی داخلی وادار میسازد، امری مطلوب و سازنده تلقی میشود. (امام خمینی، ج12، صص116-120) «امروز متفکران ملت بزرگ ما در اثر محاصره اقتصادی، مغزهای خود را به کار انداختهاند و نقصانهای موجود را به طور چشمگیری رفع و زیانهای ناشی از محاصره را با کوشش شبانه روزی خود به مقدار زیاد جبران نمودند.» (امام خمینی، ج14، صص155-158)
5- امام ؛ هویت و فرهنگ
فرهنگ و ارزش های دینی همه آن آرمانی است که حضرت امام(ره) بخاطر آن نهضت خود را آغاز کردند؛ از این جهت طبیعی است که ایشان نسبت به فرهنگ دغدغه بنیادین و مستمر داشته باشند؛ تحلیل محتوای بیانات و مکتوبات امام نیز نشان می دهد که از نظر ایشان ریشه عقب ماندگی های اقتصادی و اجتماعی در خودباختگی فرهنگی نهفته است. امام خمینی(ره) فرهنگ را اساس هویت و موجودیت جامعه می دانست که وابستگی در آن باعث وابستگی فکری شده که بالاترین وابستگی است.( صحیفه نور، ج 10، ص 56 ).ایشان می فرماید: بی شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد فرهنگ آن جامعه است. اساسا فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه راتشکیل می دهد و با انحراف فرهنگ، هر چند جامعه در بعدهای اقتصادی، سیاسی، صنعتی، و نظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ و پوک و میان تهی است. اگر فرهنگ جامعه ای وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایش پیدا می کند و بالاخره در آن مستهلک می شود و موجودیت خود را در تمام ابعاد از دست می دهد. استقلال و موجودیت هر جامعه از استقلال فرهنگ آن نشأت می گیرد و ساده اندیشی است که گمان شود با وابستگی فرهنگی، استقلال در ابعاد دیگر یا یکی از آنها امکان پذیر است. بی جهت و من باب اتفاق نیست که هدف اصلی استعمارگران که در رأس تمام اهداف آنان است. هجوم به فرهنگ جوامع زیر سلطه است. اتفاقی نیست که مراکز تربیت و تعلیم کشورها و از آن جمله کشور ایران از دبستان تا دانشگاه مورد تاخت و تاز استعمارگران خصوصا غربی ها و اخیرا آمریکا و شوروی قرار گرفت و زبان ها و قلم های غرب زدگان و شرق زدگان آگاهانه یا نا آگاهانه و اساتید غرب زده و شرق زده دانشگاه ها در طول مدت تأسیس دانشگاه ها و خصوصا دهه های اخیر این خدمت بزرگ را برای غرب و شرق انجام دادند، هر چند در بین ارباب قلم و زبان و اساتید، اشخاص متعهد و موجهی بودند و هستند که برخلاف آن مسیر بودند و می باشند؛ لکن مع الأسف در اقلیت چشمگیر بودند.(صحیقه نور، ج 15، ص 160 )
امام به هنر جهت دار و همراه با تعهد معتقد بودند که انسان را به سوی کمال جویی و تعهد گرایی سوق دهد. ایشان جایگاه هنر و وظیفه هنرمند را در مسائل سیاسی و اجتماعی تبیین کرده و در ضمن پیام تجلیل از هنر و هنرمندان می فرماید:هنرمندان ما تنها زمانی می توانند بی دغدغه کوله بار مسئولیت و امانتشان را زمین بگذارند که مطمئن باشند مردمشان بدون اتکا به غیر، تنها و تنها در چارچوب مکتبشان به حیات جاویدان رسیده اند و هنرمندان ما در جبهه های دفاع مقدسمان این گونه بودند تا به ملأ اعلا شتافتند و برای خدا و عزت و سعادت مردمشان جنگیدند و در راه پیروزی اسلام عزیز تمام مدعیان هنر بی درد را رسوا نمودند. خدایشان در جوار رحمت خویش محشورشان گرداند. (مجله پاسدار اسلام، شماره 83، ص 47)
از این رو اهمیت این موضوع زمانی آشکار می شود که در شرایط کنونی نیز همین نگاه ها و رویکردهای فرهنگ نه تنها مبانی دینی و هویتی مردم ایران را مورد خدشه قرار می دهد بلکه این وضعیت آثار خود را در عرصه های اقتصادی و گره گشایی از مسائل معیشتی مردم نیز نشان می دهد. تفکری که هم اکنون در بخش حاکمیتی حضور دارد و معتقد است برای حل مسائل اقتصاد کشور به مثابه ورزش، از خارج مدیر وارد کشور نمائیم، ناشی از خود کمتر بیبنی و خودباختگی است و البته به توانمندی های درونی هم باور ندارد.
6- امام و موضوع استقلال سیاسی
می توان گفت استقلال سیاسی رکن رکین استقلال در همه ابعاد آن می باشد به گونه ای که استقلال اقتصادی یا فرهنگی نیز بدون استقلال سیاسی امری امکان ناپذیر می باشد و اساسا یکی از اهداف انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی ره ، به دست آوردن استقلال بود به گونه ای که استقلال سیاسی یکی از شاه بیت های فرمایشات حضرت امام خمینی ره در پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به شمار می آید چنانکه ایشان در این زمینه می فرمودند : « ما خواهان استقلال هستیم و روابط خود را با جهان غرب بر این اساس پى ریزى مىنماییم. ما مىخواهیم ملت ایران غربزده نباشد و بر پایههاى ملى و مذهبى خویش به سوى ترقى و تمدن گام بردارد. »(صحیفه امام ، ج4، ص 160)
1) امام و مسئله آزادی
آزادی از مقولاتی است که در دوران کنونی بسیار مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. درباره آزادی و حدود و ثغور آن در جامعه امروزی، اختلاف نظرهای گوناگونی وجود دارد. در اینکه برخی در صددند به صورت آشکار آزادی را به معنا و برداشت غربی در جامعه تئوریزه کنند تردیدی نیست و فعلا روی سخن با آنان نیست؛ بلکه سخن با کسانی است که دریافت ها و برداشت ها خود را از آزادی به نام امام در فضای عمومی کشور تبلیغ می نمایند؛ حال در این فرصت کوتاه آزادی را از نگاه امام بررسی می کنیم. از منظر امام خمینی، آزادی از مفاهیم بدیهی است که نیاز به تعریف ندارد. امام در این باره می فرمایند:«آزادی یک مسئله ای نیست که تعریف داشته باشد، مردم عقیده شان آزاد است، کسی الزامشان نمی کند که شما باید حتماً این عقیده را دانشته باشید، کسی به شما الزام نمی کند که حتما باید این راه را بروید، کسی الزام به شما نمی کند که باید این را انتخاب کنی، کسی الزامتان نمی کند که در کجا مسکن داشته باشی، یا در آن جا چه شغلی را انتخاب کنی، آزادی یک چیزِ واضحی است» ( صحیفه امام، ج 10، ص 95-94). از منظر امام خمینی آزادی در حدود اسلام و قوانین اسلامی است و هیچ کس نمی تواند به اسم آزادی از قانون تخلف کند.(همان) امام خمینی دربار? محدود? آزادی در نظام ولایت فقیه می فرمایند: «در هر مملکتی آزادی در حدود قانون است، در حدود قوانین آن مملکت است، مردم آزاد نیستند که قانون را بشکنند، معنای آزادی این نیست که هرکس بر خلاف قوانین، برخلاف قانون اساسیِ یک ملت، برخلاف قوانین ملت، هر چه دلخواهش می خواهد، بگوید آزادی در حدود قوانینِ یک مملکت است، مملکت ایران مملکت اسلامی است و قوانین ایران، قوانین اسلام است».(همان)
عوامل موثر در تغییر رفتار مردم:
* جنگ روانی و فرهنگی وتصرف اراده ملی مردم : « قصص . 38» « زخرف 56 »
* ایجاد اختلاف و شکاف در میان مردم : « ال عمران . 56» « دو قطبی کردن مردم »
* ترویج گناه و فساد : « اسرا . 16 »
بیانی? سالان? یهود : برای تسلیم کردن مسلمانان باید چند مسئله را رعایت کنید .
1. توسع? فساد 2 . توسع? مشروبات الکلی 3 .توسع? مواد مخدر 4 . توسع? اباحه گری
همفر می گوید : ما مسلمانان را با زن و شراب از جنگ با اروپا بیرون کردیم .
* تأویل مبانی قرآن بر اساس چار چوب دموکراسی غربی : « انعام . 116 » « اکثریت ملاک حق نیست »
* بی تفاوت کردن مردم نسبت به مسائل و وظائف دینی « حج . 41 »
* گمراه سازی مردم با پوشاندن حق در باطل : « ال عمران . 71 »
عوامل و عناصر تغییر رفتار و تغییر محاسبات مسئولین :
* عدم همراهی و هم سوئی و هم فکری مسئولین با رهبری انقلاب در تمام ابعاد « فرهنگی ؛ سیاسی ؛ اقتصادی ؛ ... »
* تلاش برای کاهش اقتدار رهبری : « اگر رهبری نظام اقتدار لازم و کافی را نداشته باشد در مسئولین تغییر رفتار و تغییر محاسبات حاصل می شود .»
* ترس کارگذاران از قدرتهای خارجی به خاطر تحریم اقتصادی و معیشت مردم : « توبه . 28 »
گفتند اقتصاد ؛ منابع ؛ سرمایه و پول در دست غرب است .« اعراف . 96 » « سبأ . 15 و 16 »
* توقف و از بین بردن دانش هسته ای و کُند شدن حرکت علمی کشور . « نمل . 15 »
العلم سلطان . « دانش قدرت آفرین است »
* به رسمیت شناختن امریکا بعنوان کدخدا : « ال عمران . 28 »
* دو قطبی کردن فضای عمومی جامعه و ایجاد شکاف و تفرقه : « توبه . 17 »
مسجد ضرار موجب تضعیف نظام و کاهش اقتدار نظام خواهد شد .
* دوستی با دشمنان نظام : « مائده 57 »
* عدم حمایت از بیداری اسلامی : « بیداری اسلامی نابودی غرب را به دنبال دارد . » « منافقون . 7 »
الزامات : ما باید چکار کنیم ؟
* ایجاد نگرش و سبک و گفتمان واحد در بین گروه های مرجع : « فرماندهان ؛ اساتید ؛ معلمان ؛ هادیان ؛ روحابیان ؛...»
* ایجاد یک صدائی در گروه های مرجع در چار چوب عمل به توصیه های مرجع فکری و سیاسی ولایت .
* توسعه و تعمیق اطاعت پذیری در مأ موریتهای سخت و نرم :
* شناخت خلاء ها و آسیب ها :
* تقویت و حفظ تنفّریت از استکبار و امریکا و صهیونیسم جهانی و اسرائیل .
* جلوگیری از ایجاد ترس و خود باختگی از قدرت های بزرگ .
* جلوگیری از هر گونه اقدامی که موجب تضعیف و تخریب استحکامات دفاعی و عوامل بازدارندگی و نهادهای مدافع دست آوردهای نظام .
* شناخت فتنه های آینده و عمق بخشی داخلی برای افزایش قدرت بسیج کنندگی نظام .
* عمق بخشی خارجی « سوریه ؛لبنان ؛ یمن ؛ حمایت و تقویت از آنان .
* آرمان خواهی واقع نگرانه در هم? صحنه ها :
* افزودن تمام ظرفیتهای علمی فرهنگی سایبری برای دشمن شناسی و استکبار ستیزی و بصیرت افزائی .
* تولید قدرت برای ولایت فقیه با ایستادگی در تمام مواضع اسلامی :
گفتمان های لازم :
* گفتمان اقتصاد مقاومتی .
* گفتمان استکبار ستیزی .
* گفتمان مقابله با جنگ نرم .
* گفتمان اندیشه های امام خمینی .
* گفتمان اتحاد اسلامی .
* گفتمان بیداری اسلامی .
* گفتمان عبرتهای عاشورا .
عاشورا :
* عاشورا زیباترین و جامع ترین تابلوئی است که به طور دقیق و جامع تمام ابعاد اسلام ناب محمدی « ص » را به تصویر کشیده است . همانطور که قرآن تابلوی علمی و نظری اسلام ناب هست ؛ عاشورا هم تابلوی عملی و عینی دین و اسلام ناب هست .