1 . این که بنده در آنچه خدا بر او منّت گذاشته و بخشیده است براى خود مالکیّت نبیند، بدان جهت که بندگان را ملکى نیست، مال را مال خدا مى دانند، و آن را در جایى که خدا فرموده است قرار مى دهند.
2 . این که بنده خدا براى خودش مصلحت اندیشى و تدبیر نکند.
3 . این که تمام مشغولیاتش منحصر شود به آنچه که خداوند او را بدان امر نموده، یا از آن نهى فرموده است. بنابراین، اگر بنده خدا براى خودش ملکیتى را در آنچه که خدا به او سپرده است نبیند، انفاق نمودن بر او آسان مى شود. و چون بنده خدا تدبیر امور خود را به مدبرش بسپارد، مصائب و مشکلات دنیا بر وى آسان مى گردد. و زمانى که به آنچه خداوند به وى امر کرده و نهى نموده است اشتغال ورزد، دیگر فراغتى نمى یابد تا مجال و فرصت خودنمایى و فخر نمودن بر مردم پیدا نماید.